کار برای خدا

اخلاق
امتیاز
10 دقیقه
1 جلسه
کاربران
2
درس خصوصی

موسسه برگزارکننده

بنیاد هدایت

رایگان

خلاصه درس :

کار برای خدا یا برای خدا کار کردن؟

شهید سید مرتضی آوینی جمله‌ای دقیق و مهم دارد. ایشان می‌فرماید:
«کارتان را برای خدا نکنید؛ برای خدا کار کنید.»

در ظاهر، تفاوت این دو جمله زیاد به چشم نمی‌آید، اما در حقیقت فاصله‌ی زیادی میان این دو نگرش وجود دارد. کسی که کارش را برای خدا انجام می‌دهد، ممکن است مشغول کار و فعالیتی باشد (مثل درس خواندن یا انجام یک پروژه‌ی فرهنگی) و نیت کند که این کار را برای رضای خدا انجام دهد؛ اما کسی که برای خدا کار می‌کند، ابتدا از خود می‌پرسد:
«خدا اکنون از من چه می‌خواهد؟»
او کار و مسیرش را براساس رضایت خدا انتخاب می‌کند، نه براساس میل شخصی یا علاقه‌ی فردی.

به تعبیر دیگر، اولویت در اینجا اهمیت دارد:

  • در «کار برای خدا»، کار و علاقه‌ی ما اصل است و سپس نیت الهی به آن اضافه می‌شود.

  • اما در «برای خدا کار کردن»، اصل و ملاک، رضایت خداوند است و سپس کار بر آن اساس انتخاب می‌شود.

اهل‌بیت علیهم‌السلام بر همین نگاه تأکید کرده‌اند. امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند:
«خوشا به حال کسی که برای خدا خالص کرده است عملش را، علمش را، دوستی‌اش را، دشمنی‌اش را، گرفتنش را، رها کردنش را، سخنش را، سکوتش را، کارش را و ترک کردن کارش را.»
(تحف العقول، ص ۳۰۴)

یعنی انسان باید در همه‌ی ابعاد زندگی‌اش، ابتدا به رضایت خدا توجه کند و بعد عمل کند؛ حتی در سکوت کردن یا حرف زدن.

کار تشکیلاتی و رعایت قواعد

در فعالیت‌های تشکیلاتی، فرهنگی، اداری یا دولتی هم همین قاعده برقرار است. گاهی افرادی با نیت خوب و دلی پر از محبت به اهل‌بیت علیهم‌السلام مشغول کار هستند، اما نسبت به قواعد تشکیلات یا ضوابط کاری بی‌توجه‌اند.
مثلاً ممکن است فردی کارمند، سرباز یا عضو یک مجموعه باشد، اما پاسخ‌گویی به مافوق خود یا رعایت قوانین داخلی را جدی نگیرد. در حالی که رعایت این اصول، بخشی از اخلاص در عمل است.

امیرالمؤمنین علیه‌السلام خطاب به ابن‌عباس می‌فرمایند:
«بر تو لازم است که مشورت دهی و نظر کارشناسی خود را ارائه کنی؛ اما اگر فرمانده یا مسئول تصمیمی برخلاف نظر تو گرفت، اطاعت بر تو واجب است.»
(نهج البلاغه، نامه‌ی ۵۳)

یعنی حتی اگر مطمئن باشی رأیت درست است، باز هم باید تابع تصمیم نهایی باشی؛ زیرا این تبعیت بخشی از اخلاص در عمل است.

نمونه‌ای از اخلاص در میدان نبرد

در جنگ خندق، وقتی امیرالمؤمنین علیه‌السلام بر سینه‌ی عمرو بن عبدود نشستند تا کار او را تمام کنند، عمرو به صورت حضرت آب دهان انداخت. حضرت برخاستند و مدتی قدم زدند، سپس برگشتند و او را کشتند. وقتی علت این کار را پرسیدند، حضرت فرمودند:
«من برای خدا می‌جنگم، نه برای انتقام نفس. وقتی آن بی‌ادبانه رفتار کرد، ترسیدم اگر در همان لحظه او را بکشم، نیت من آلوده به خشم شخصی شده باشد.»

این همان عمق اخلاص است که امیرالمؤمنین علیه‌السلام در عمل نشان دادند:
«از علی آموز اخلاص عمل
شیر حق را دان منزه از دغل»

جمع‌بندی

اگر می‌خواهیم کارمان واقعاً برای خدا باشد و نه فقط کار برای خدا، باید:

  • ابتدا تکلیف خود را براساس خواست خدا تعیین کنیم.

  • در هر جایگاهی که هستیم (شاگرد، کارمند، فرمانده، نیروی تشکیلاتی)، وظایف و ضوابط آن جایگاه را رعایت کنیم.

  • تصمیم فرماندهان و مسئولان را بپذیریم، حتی اگر مطابق نظر ما نباشد.

  • نیت خود را در هر کار از آلودگی‌های نفسانی پاک کنیم.

در این درس، با تفاوت ظریف و مهم «کار برای خدا» و «برای خدا کار کردن» آشنا شدیم و فهمیدیم اخلاص حقیقی در رعایت اولویت خواست الهی و پایبندی به نظم و تکلیف است.

مبشران

تمامی حقوق این وب سایت متعلق به اداره کل آموزش های تخصصی سازمان تبلیغات اسلامی می باشد و هر گونه کپی برداری پیگرد قانونی دارد :: طراحی و توسعه ی سامانه توسط روشنگر رایاته داتیس