خلاصه درس :

تعریف افسردگی

ما ابتدا بحث را در اولين جلسه با تعريف و علائم و انواع افسردگي آغاز مي كنيم. وقتي ما كلمه ي افسردگي را مي شنويم ابتدا معناي عمومي به ذهن ما مي رسد، وقتي كلمه افسردگي را مي شنويم بي حالي و بي حوصلگي و غمگيني و افسرده حالي، اين چيزها به ذهن مي رسد.
 كلمه افسردگي يك كلمه غريبي براي ما نيست ما آشناييم با اين مفهوم، وقتي مي گوييم افسردگي تا حدود زيادي مصداقش را مي توانيم پيدا كنيم، اما امروز مي خواهيم يك خورده علمي تر و فني تر با اين پديده برخورد كنيم و مواجه شويم، افسردگي به لحاظ علمي يك تعريفي دارد تعريفش را اجازه مي خواهم خدمت شما بگويم، در يكي از تعاريف افسردگي بگويم: افت گذرا و دوام دار سرزندگي جسمي و رواني كه خودش را به صورت يك مؤلفه بدني و يك مؤلفه رواني نشان مي دهد.

ویژگی های افسردگی

اصلي ترين ويژگي افسردگي خلق غمگين هست، خلق غمگين مفهومش برايمان آشناست، احساس دلتنگي و غمگيني.
اين يك ويژگي ويژگي دوم عدم لذت بردن از كارها و زندگي است.
 ويژگي سوم تغييرات در وزن و اشتها است افزايش يا كاهش خواب. ويژگي چهارم بيقراري و احساس خسته شدن و زود خسته شدن، احساس گناه و احساس بي ارزشي، ناتواني در تمركز يا تصميم گيري و همچنين مشغوليت ذهني راجع به مرگ و خود كشي.
 اينها ويژگي هاي مختلف افسردگي هستند اما همه ي اين ويژگي ها لزوما در همه ي افراد افسرده پيدا نمي شود دو تا از ويژگي ها ويژگي هاي اصلي افسردگي هستند يكي خلق غمگين هست و ديگري عدم لذت بردن از كارها.
 ما كي تشخيص مي دهيم كه فرد مبتلا به افسردگي شديد يا عمده شده زماني كه در دو هفته ي متوالي هر روز فرد 5 نشانه از اين نشانه هايي كه براي شما بر شمردم گذاشته باشد كه از اين 5 نشانه دو تا از نشانه هايش نشانه هاي اصلي باشد، يعني خلق غمگين و عدم لذت بردن از كارها اگر اين گونه باشد ما خواهيم گفت اين فرد مبتلا به افسردگي شديد شده اما به مناسبت اينكه هر كدام از اين ويژگي ها كم شود نوع افسردگي فرد عوض مي شود به طوري كه خفيف ترين حالت افسردگي فرد اين هست كه در دو سال گذشته دو نشانه از اين نشانه هايي كه بر شمردم را فرد داشته باشد فرض كنيد در دو سال گذشته خلق غمگين داشته و تمركز هم نداشته يا از زندگي لذت نمي برده و در كنارش احساس خستگي هم داشته دو تا نشانه از اين نشانه ها نه بيشتر اگر فرد داشته باشد ما مي گوييم فرد دچار كج خويي شده كه گاهي هم بهش مي گويند افسردگي خفيف.

علل علمی افسردگی   

یک)از دست دادن موضوع عشق يا موضوع محبوب   
دو)جدا شدن از والد و هم نوع و هم گروه   
سه)تغيير امكانات رفتار   
چهار) مشكلات در پردازش ذهني رويدادها   
پنج) اسنادهاي غير منطقي علت رفتارها   
شش)علت ژنتيكي   

تکنیک های مهار افسردگی   

تکنیک اول: خوردن سوپ بی مزه   
تکنیک دوم:پرهیز از ترشیجات و سرخ کردنی ها   

تکنیک سوم: تجویز رفتارهای مثبت       

تکنیک چهارم:تجویز تقویت کننده های معنوی   

تکنیک پنجم:سنجیدن دمای خلق درونی   

درمان های شناختی افسردگی

در جلسات قبل وقتی راجع به  علت افسردگي صحبت مي كرديم، گفتم يكي از علت هاي افسردگي مشكلات در پردازش ذهني رويدادهاست، نوع تفسيرهايي كه ما از مسائل رويدادهاي مختلف زندگي داريم مي تواند ما را به افسردگي مبتلا بكند اکنون می خواهیم بيشتر راجع به درمان هاي شناختي با شما صحبت كنیم .

نگاه انسان ها به زندگی   
نقش افکار در حالت آدمی   
 

تکنیک های شناختی برای مهار افسردگی

تکنیک اول : بستن فایل های ذهن

تکنیک دوم : توجه برگرداني مثبت

مواجهه با افکار پریشان

مسئله دیگر در بحث افسردگی، شناسايي ويروس هاي فكر هست هر فكر پريشان كننده اي كه به سراغ ما مي آيد حتما ويروسي در آن  فكر وجود دارد كه ما را پريشان كرده، اينكه تعبیر مي كنند به ويروس يك جور استعاره است براي تقريب به ذهن.

نمونه های از ویروس های فکری

يك. ویروس مطلق انگاري ها   
دو.ویروس فاجعه سازی   
سه.ویروس ذهن خوانی  
چهار.پیش بینی های افراطی ومنفی   
پنج.تفکر همه یا هیچ   

تکنیک :  قانون دین ساخته

اگر افرادي عادت كرده باشند كه  بايدهاي زندگي شان را زياد بكنند آن وقت در مسائل مختلف ارتباط اعضاي خانواده مرتب گرفتار ناراحتي ها و فكر هاي پريشان كننده خواهند شد چرا كه احساس مي كنند ديگران قوانين او را رعايت نمي كنند ارتباطات اجتماعي شان را كم مي كنند و چون ارتباطات اجتماعي شان را كم مي كنند انزاو و همان موضوع افسردگي ممكن است برايش ايجاد شود، يا اضطراب و چيزهايي شبيه اين، بنابراين بياييم بايدهاي خودساخته را جدا كنيم از بايدهاي دين ساخته، بايدهاي خدا ساخته را از بايدهاي خود ساخته جدا كنيم و خودمان را ملزم كنيم به بايدهاي خدا ساخته. همسران با هم ، بايدهاي خدا ساخته را در زندگي شان نهادينه كنند، پدر با فرزندش بايدهاي خدا ساخته را نهادينه كند، قانون هاي بيش از حد فردي، شخصي، مرتب ايجاد نكند كه باعث محدود و محصور شدن غير منطقي فرزندان و روابطشان بشود.

تکنیک : مثبت اندیشی

تكنيك ديگري كه به ما خيلي كمك خواهد كرد اين كه ياد بگيريم مثبت بيانديشيم، در مسائل مختلف مثبت انديش باشيم، مثبت انديش بودن در مورد خودمان ،راجع به رويدادها ،راجع به داشته ها.
راجع به خود وقتي من مي گويم كه مثبت باشيم و مثبت بيانديشيم هر چند دشوار است ولي تمرين كنيم خودمان را با ارزش بدانيم به خصوص آنهايي كه زمينه فكري بي ارزش بودن خود را دارند، خودمان را خوب بدانيم با ارزش بدانيم چرا؟ چون خداي ما، ما را با ارزش خلق كرده، با كرامت خلق كرده « وَلَقَدْ كَرَّمْنَا بَنِي آدَمَ  » يعني كل خلقت بشر بر اساس كرامت و ارزش گذاري بوده، بياييم با خودمان وقتي حرف مي زنيم بگوييم من با ارزش هستم، حتي اگر باورش هم نداريم ولي بگوييم، اينقدر بگوييم تا رفته رفته بتواند وارد لايه هاي ذهني ما بشود و شايد يك روز تبديل به باور شود كه من با ارزش و با كرامت هستم.