خلاصه درس :

آمارهای اجتماعی طلاق

احتمالا شما هم آمارهای  اجتماعی را دنبال می کنید، بلخصوص در زمینه بحث طلاق، شما آمارهای متفاوت و گاهی ناراحت کننده ای را ملاحظه کرده اید، خیلی از این آمارها، آمارهایی هستند که برای جامعه ی اسلامی ما، آمارهای وحشتناکی هستند و متاسفانه باید عنوان کنیم که بحث خانواده و بلخصوص وضعیت بحران های  اجتماعی مثل طلاق خیلی از خانواده ها را درگیر خودش می کند. احتمالا شما در خانواده هایتان دیده اید، در اطرافیان تان دیده اید و به صورت کلی تر آمارها گویای این هست که یک چهارم ازدواج ها در ایران متاسفانه به طلاق رسمی مبتلا می شود، این آماری است که معمولا سازمان های متولی ارائه می دهند.
باید اضافه کنیم به این آمار، آماری را که در مورد تعارضات زناشویی اتفاق می افتد و افرادی که مراجعه می کنند به مراکز درمانی و مراکز مشاوره برای حل مشکلاتشان، و دوباره اضافه کنیم به این آمار، آماری که نمی آیند و به مراکز مشاوره رجوع نمی کنند، ولی در خانواده  دچار مشکلاتی هستند، اگر مجموع این ها را مشاهده کنیم، نشان دهنده ی این است که وضعیت خانواده، در جامعه ی ما وضعیت مناسبی نیست.

جالب است بدانید در بحث طلاق، پنج سال اول ازدواج با عنوان آسیب پذیر ترین دوره ی ازدواج مطرح می شود، یعنی طلاق و تعارضات زناشویی به خصوص بحث خود طلاق در پنج سال اول ازدواج بشدت شیوع دارد، هرچقدر از زمان ازدواج بگذرد، این آمار کمتر و کمتر می شود.

زوج مناسب یافتن و زوج مناسب بودن

هر ازدواج مناسب و موفقی دوتا عامل اساسی را باید در خودش داشته باشد:
اولین عامل  این است که ما زوج مناسب خودمان را پیدا کنیم، یعنی زوج مناسب یافتن.
دومین عامل زوج مناسب بودن است، یعنی چی؟ یعنی نمی شود که شما زوج مناسب تان را پیدا نکنید اما فکر کنید که خوشبخت خواهید شد، این تقریبا محال است، یعنی ما هم  باید در انتخاب همسر خیلی دقت کنیم، که انتخاب ما انتخاب درستی باشد، انتخاب بجایی باشد، حالا با ملاک های بسیار زیادی که در کتاب ها گفته شده، سخنران های محترم بیان کرده اند.

عوامل ازدواج موفق

عامل اول : داشتن مهارتهای ارتباطی   
عامل دوم: پایبندی های مذهبی   
عامل سوم : ارتباط جنسی بین زن و شوهر   
عامل چهارم : تعارض ها و حل تعارض ها  
عامل ششم: وجود فرزندان   
عامل هفتم: مهارت مدیریت مالی و اقتصادی   
عامل هشتم : شناخت شخصیتی همدیگر   
عامل نهم:مدیریت اوقات و فراغت   
عامل دهم: توجه به نقش های زن و شوهر در خانواده  

مهارت ارتباط زوجین

تحقیقات عنوان می کنند افرادی که مهارت ارتباطی را بلد نیستیند، معمولا صحبت هایشان بیش از پنج دقیقه طول نمی کشد.
حالا شاید به مزاح بشود گفت که دقایقی ششم و هفتم و هشتم صدا می رود بالا و شاید در دقایق نهم و دهم کار به قهر و مواردی از این قبیل بکشد. پس مهارت ارتباطی را دختر و پسر باید یاد بگیرندو یادگرفتن مهارت ارتباطی برای زو وشوهر  امری  بسیار مهم و حیاتی هست.

تفاوت زنان و مردان در تصمیم گیری

زن می پرسد، چون می خواهد شما را در تصمیمی که گرفته ا مشارکت دهد، برای اینکه زن ها معمولا دوست دارند افراد مورد علاقه شان را در تصمیم خود مشارکت دهند، مرد مبهم جواب می دهد، چون دوست دارد تنهایی تصمیم بگیرد، اینجا سبب اختلاف است، زن مشارکت در تصمیم گیری را  دوست دارد،  مرد معتقد است  هر کسی باید به تنهایی تصمیم بگیرد، حال اگر این سوال چند بار رد و بدل شود، حتما هر دو نفر عصبانی می شوند، تفاوت در زن و مرد در تصمیم گیری وجود دارد.

قواعد ارتباط کلامی بین زن وشوهر

در بحث ارتباط کلامی بین زن و شوهر قواعدی وجود دارد که این قواعد اگر مورد اهتمام و توجه زن و یا شوهر قرار بگیرد، از اینکه این افراد دچار سو تفاهم بشوند جلوگیری می کند و مانع بروز مشکلات بعدی می گردد.
اگر زن و شوهر در ارتباط کلامی منظور طرف را همان طوری که است متوجه بشوند، این مشکلات کمتر خواهد شد. عناوین این قواعد عبارتند از:

علت پرسش خانم ها   
طرح شکایت   
توجه به جزئیات   
لغات مشترک اما معانی متفاوت   

چند اصل در ارتباط کلامی زن و شوهر

اگر می خواهیم که گفتگوی زن و شوهر به دعوا ختم نشود و به یک سرانجام مطلوبی برسد، اصولی را باید زن و شوهر در این گفتگو مراعات کنند.

اصل اول: حرف زدن   

 یکی از این اصول این است که حرف بزنید، یعنی خود حرف زدن یک اصل است، یعنی چی؟ یعنی اینکه به جای اینکه ما از ذهن خوانی استفاده کنیم باید حرف بزنیم، به جای اینکه در دل مان آرزو کنیم که کاش همسر مان این طوری بود، باید بیان کنیم، خداوند این زبان را به ما داده تا ازش استفاده کنیم و مقصودمان را برسانیم، اینکه ما در ارتباط به واسطه ی هر مطلبی به جای گفتگو، از ذهن خوانی، از آرزو کردن استفاده کنیم، این ما را به سرانجام مطلوب نمی رساند، ما باید با هم حرف بزنیم، یاد بگیریم، هم حرف بزنیم و هم خوب حرف بزنیم.

اصل دوم: حرف زدن از طرف خودمان   

اصل بعدی این است که در گفتگو سعی کنیم از طرف خودمان حرف بزنیم، خیلی از اوقات اتفاق افتاده، مثلا سر کلاس یک نفر پا می شود به استاد می گوید؛ استاد ما می خواهیم اینطوری بشود، این اشتباه است، اینکه یک نفر از طرف جمع پا شود و نمایندگی کند این غلط است، افراد باید از طرف خودشان صحبت کنند، مگر اینکه فرد واقعا نماینده یک طیفی باشد.
اصل سوم: عدم ارسال پیام سمی

اصل سوم که خیلی از مشکلات را این اصل در بر دارد، آن هم این است که ما در گفتگو باید مواظب باشیم که پیام سمی به طرف مقابل ارسال نکنیم، پیام سمی چیست؟ هر پیامی که طرف مقابل را به واکنش دفاعی بکشاند، باعث آزار و اذیت طرف مقابل بشود، باعث بشود که طرف گفتگو را رها کند، این می شود پیام سمی، من به چند تا از این پیام ها اشاره می کنم، امیدوارم که در هیچ منزلی از این پیام ها رد و بدل نشود، چرا که زمینه ساز تعارض ها می تواند باشد

استفاده از جملات قضاوتی   
ترور شخصیت   
تعمیم های افراطی   
پیام هایی که با "تو" شروع می شود   
مقایسه های منفی   
تهدید جدی و حتی به شوخی   
پیش کشیدن خاطرات قدیمی